حسین مکیسید حسین مکی، سیاستمدار و مورّخی بزرگ در عصر ملیشدن صنعت نفت در ایران بود. فهرست مندرجات۲ - فعالیتهای اجتماعی و مطبوعاتی ۳ - آغاز فعالیتهای سیاسی ۳.۱ - استیضاح دولت ساعد ۳.۲ - سرباز وطن ۳.۳ - وکیل اول تهران ۴ - مخالفتهای دولتمردان و درباریان دربار ۵ - اختلافات مکی با دکتر مصدق ۵.۱ - مخالفت با همراهی متین دفتری ۵.۲ - لغو حکم وزیر فرهنگ ۵.۳ - جلوگیری از استعفای مصدق ۵.۴ - اعتراض به انتصابات دکتر مصدق ۵.۵ - اختلاف بر سر انتصاب رضا فلاح ۶ - اختلافات با زاهدی ۷ - سرانجام کار ۸ - پانویس ۹ - منبع ۱ - شرح حال اجمالی"سید حسین مکی" سیاستمدار و مورّخی بزرگ در عصر ملیشدن صنعت نفت در سال ۱۲۹۱ ش. در استان یزد متولد شد. پدرش سید محمدباقر مکی، پیشینه تجارت داشت و غالباً با قفقاز، کالاهایی را مبادله میکرد. [۱]
ملکی، حسین (زاوش)، دولتمردان ایران و ساختار نمادها در عصر مشروطه، ص۱۹۹.
حسین، تحصیلات ابتدایی را در مدرسه سلطانی در یزد به پایان رساند و دوره متوسطه را در «دارالمعلمین» گذراند. او ابتدا در بعضی از مدارس یزد، ریاضیات تدریس کرد و چون محیط فرهنگی یزد، با رشد فرهنگی و ادبی وی مناسب نبود، به تهران رفت. او در زمنیه ادبی تتبع میکرد و به جمعآوری اشعار میپرداخت. [۲]
عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ص۱۵۲۵.
وی مدتی در رشتههای ادبیات فارسی، صرف و نحو عربی، منطق و عرفان تحصیل کرد و در راهآهن، نیروی هوایی، شهرداری تهران، وزارت کار، [۳]
نجمی، ناصر، بازیرگان عصر رضاشاهی، ص۲۷۱.
[۴]
نجمی، ناصر، بازیرگان عصر رضاشاهی، ص۳۷۲.
کمیسیون عالی بازرسی وزارت کشاورزی و راه و مدیریت کل وزارت راه، فعالیت کرد. [۵]
عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ص۱۵۲۶.
[۶]
مکی، حسین، خاطرات سیاسی، ص۲۲.
۲ - فعالیتهای اجتماعی و مطبوعاتیپس از شهریور ۱۳۲۰ دیکتاتوری رضاخان فرو پاشید و بحران و آشفتگی سیاسیِ ناشی از حضور سربازان بیگانه در ایران آغاز شد؛ در این دوران، فضای باز سیاسی در کشور به وجود آمده و مطبوعات رونق یافته و دموکراسی به معنای واقعی آغاز شده بود. مکی در همین زمان، رسماً فعالیتهای روزنامهنگاری و مطبوعاتی خود را آغاز کرد. وی نخست در روزنامه «مهر ایران» به روزنامهنگاری پرداخت. [۷]
عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ص۱۵۲۵.
[۸]
روزنامه آرام، مورخ ۲۸ فروردین ۱۳۳۱.
نوشتههای تاریخی، تحقیقی و ادبی او بخش مهمی از مندرجات روزنامههای درجه اول تهران بود. انتشار زندگینامه "احمدشاه قاجار" و "میرزا تقیخان امیرکبیر" و جلد اول «تاریخ ۲۰ ساله» در مدتی کوتاه، تحسین و تقدیر مطبوعات را در پی داشت و نویسندگان معروفی چون: ملکالشعرای بهار، عبدالرحمان فرامرزی، ارسلان خلعتبری و عمیدی نوری بر آن تفریظ نوشتند و فعالیتهای فرهنگیاش را ستودند. [۹]
عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ص۱۵۲۶.
اشتغال در حرفه روزنامهنگاری و تحقیق در مسائل اجتماعی – سیاسی، اسباب آشنایی او با رجال طراز اول مملکتی را فراهم آورد و راه را برای پیشرفتش هموار ساخت. [۱۰]
ملکی، حسین، خاطرات سیاسی، ص۱۹۹.
۳ - آغاز فعالیتهای سیاسیدر سال ۱۳۲۲ او و عدهای از مهندسان، "حزب ایران" را تاسیس کردند و در سال ۱۳۲۵ احمد قوام، نخست وزیر، از حسین مکی دعوت کرد تا عضو مؤسس حزب دموکرات ایران شود. [۱۱]
عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ص۱۵۲۶.
[۱۲]
مکی، حسین، خاطرات سیاسی، ص۱۶.
وی نیز به صف یاران قوام پیوست و پس از کمک به سازماندهی این تشکیلات از جمله نوشتن مقالات در روزنامه دموکرات ایران و کمکهای دیگر، کاندیدای این حزب در انتخابات شد. او رابطه نزدیکی با "عزتالله خان بیات" یکی از خویشان نزدیک دکتر مصدق داشت و از مالکان عمده اراک محسوب میشد؛ به همین علت برای نمایندگی مجلس پانزدهم قانونگذاری اقدام کرد و از سوی مردم اراک برگزیده شد. [۱۳]
شجیعی، زهرا، نخبگان سیاسی ایران د رعصر مشروطیت، ج۳، ص۳۶.
[۱۴]
مکی، حسین، خاطرات سیاسی، ص۲۳.
[۱۵]
مکی، حسین، خاطرات سیاسی، ص۲۶ - ۲۷.
او به ریاست تشکیلات حزب دموکرات در غرب ایران هم منصوب شد. وی با کمک قوام و حزب مزبور وکیل مجلس شورای ملی دوم بودند. مکی، قریب یک ماه پس از آغاز مجلس، همراه چند نفر از نمایندگان، از فراکسیون دولتی مجلس استعفا کرد.۳.۱ - استیضاح دولت ساعدهژیر در تیرماه ۱۳۲۷ به نخستوزیری منصوب شد. سپس مکی، حائریزاده، رحیمیان و آشتیانیزاده علیه وی اعلام جرم کردند. پس از واقعه ۱۵ بهمن ماه ۱۳۲۷ یعنی تیراندازی به شاه، در تهران استوار شد و مکی به اتفاق حائریزاده و دکتر بقائی کرمانی، دولت ساعد را استیضاح کردند. [۱۶]
عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ص۱۵۲۶.
[۱۷]
مکی، حسین، خاطرات سیاسی، ص۵۵ - ۵۶.
در واقع، این استیضاح، حمله به شاه برای گرفتن اختیارات بود. شاه میخواست با تشکیل مجلس سنا از قدرت نمایندگان مجلس شورای ملی بکاهد. این استیضاح، حدود دو ماه در مجلس ادامه داشت. مکی پس از برگزاری انتخابات دوره شانزدهم، وکیل سوم تهران شد و جزء اعضای کمیسیون نفت مجلس بود که طرح ملیشدنِ نفت را تصویب کرد.در واقع مهمترین مسئله و هدفش نفت بود که این مسئله برای دکتر مصدق و یارانش باعث شد یک هسته مرکزی سیاسی تشکیل شود. از اینجا بود که فکر ایجاد جبهه ملی به وجود آمد و مصدق، رئیس جبهه ملی و مکی، دبیر آن شد. مکی از این طریق به دکتر مصدق نزدیک شد و در صف کوشندگان برای نهضت ملیکردن نفت به تلاشهای خود، سمت و سوی جدیتری بخشید. [۱۸]
عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ص۱۵۲۸.
[۱۹]
مکی، حسین، خاطرات سیاسی، ص۶۷.
[۲۰]
مکی، حسین، خاطرات سیاسی، ص۴۳۵ - ۴۳۶.
۳.۲ - سرباز وطنمکی در مجلس شانزدهم از هرگونه حمایتی از مصدق خودداری نمیکرد. وی غیر از وظایف خاص خود در مجلس با مطبوعات طرفدار مصدق، همکاری نزدیک داشت. مکی در مقام و موقعیت خود، تلاش فراوانی در راه تحقق خواستههای ملت ایران انجام داد. آیتالله کاشانی و دکتر مصدق، بارها و بارها از وی در مستنداتی تجلیل و قدردانی کردند. او جزء اولین کسانی بود که تهدید به بستن شیرهای نفت ایران بر روی جهان کرد. اینگونه تلاشهایش برای تحقق خواستههای ملت ایران و خلع ید از عناصر بیگانه سبب شد تا در شمار سرشناسان نامدار ایرانی قرار گیرد و روزنامهها و جراید به او عنوان «سرباز وطن» اعطا کنند. [۲۱]
عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ص۱۵۲۸.
۳.۳ - وکیل اول تهرانمکی در دوره مجلس هفدهم شورای عالی با آرای قابل ملاحظه، وکیل اول تهران شد و همچنان به مصدق وفادار بود. در تیرماه ۱۳۳۱ که منجر به استعفای مصدق و روی کار آمدن احمد قوام شد، فعالیت مکی برای تغییر وضع و بازگشت مصدق بسیار چشمگیر بود. بعضی از اقدامات دکتر مصدق مانند: اخذ اختیارات قانون امنیت اجتماعی و تعیین بعضی از افراد برای وزارت و مشاغل دیگر، به تدریج، شکافی میان مصدق و مکی ایجاد کرد و باعث شد وی ارتباط خود را با دکتر قطع کند. [۲۲]
مکی، حسین، خاطرات سیاسی، ص۴۵۷ - ۴۵۸.
مکی و زاهدی پس از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ چندین بار ملاقات کردند و پیشنهاد شغل نیز به او داده شد. سپس وی به عضویت شورای عالی نفت انتصاب شد. روابط مکی و زاهدی، خیلی زود تیره شد. وی در سال ۱۳۳۴ به دنبال سوء قصد به جان حسین علاء دستگیر شد و یک ماه به زندان افتاد. [۲۳]
مکی، حسین، خاطرات سیاسی، ص۵۷۴.
[۲۴]
عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ص۱۵۲۹.
او به اتفاق دکتر مظفر بقائی در سال ۱۳۳۹ به فعالیت سیاسی اقدام کرد و «سازمان نگهبان آزادی انتخابات» را بنیاد نهاد. مکی، معاون کل این سازمان بود. این سازمان علیه انتخابات دوره بیستم اعلام جرم کرد؛ ولی پس از مدت کوتاهی، دولت از این فعالیتها جلوگیری کرد و مکی به کارهای علمی و ادبی پرداخت. [۲۵]
مکی، حسین، خاطرات سیاسی، ص۵۹۹.
[۲۶]
مکی، حسین، خاطرات سیاسی، ص۶۰۰.
[۲۷]
مکی، حسین، خاطرات سیاسی، ص۶۰۷.
[۲۸]
عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ص۱۵۳۰.
وی در تمام دوران خدمات اداری و سیاسی خود، هرگز دنبال مال نرفت و با ارثیه پدریاش، زندگی ساده خود را اداره میکرد. [۲۹]
عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ص۱۵۳۰.
[۳۰]
مکی، حسین، خاطرات سیاسی، ص۶۰۷.
۴ - مخالفتهای دولتمردان و درباریان دربارحسن ارسنجانی از جمله درباریان و مخالفان جدی مصدق بود و بر ضد دولت وی فعالیتهای گستردهای داشت. او همراه شهاب فردوس و ح.م (زاوش) کمیتهای برای فعالیت بر ضد دولت مصدق تشکیل داد. [۳۱]
ارسنجانی، نورالدین، دکتر ارسنجانی در آینه زمان، ص۸۶ (مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد ۳۲۸).
حسین مکی به سبب مشکلات و دشمنیهایی که با مصدق در سالهای پایانی نخستوزیریاش داشت، از حمایت او دست کشید و به همکاری با آیتالله کاشانی پرداخت. دکتر مظفر بقائی و دیگر اعضای طرفدار مصدق که در ملیشدن صنعت نفت، او را همراهی کرده بودند در کودتای ۲۸ مرداد، همگی به مخالفان وی پیوستند.۵ - اختلافات مکی با دکتر مصدقحسین مکی در کتاب خاطراتش از پنجمرتبه مجادله و کشمکش، میان او و دکتر یاد میکند که حتی تا مرحله قطع روابط کشیده است. او درباره این موارد چنین میگوید: ۵.۱ - مخالفت با همراهی متین دفتریقطع رابطه به علت مخالفت با همراهی "دکتر متین دفتری" در سفر آمریکا که بر اثر آن، ارتباط خود را با دکتر مصدق به طور کلی قطع کردم؛ ولی مصدق پیشقدم شد و به مناسبت وفات داییام، تلگراف تسلیتی مخابره کرد. ۵.۲ - لغو حکم وزیر فرهنگدومین بار اینکه دکتر حسابی، وزیر فرهنگ به محض تصدی وزارت، دکتر مجتهدی، رئیس دبیرستان البرز را ـ که جزء دبیرستانهای مهم کشور محسوب میشد ـ منفصل کرده و به جای او شخص دیگری را گمارده بود که سوابق خوبی نداشت. دبیرستان البرز برای اعتراض به این انتصاب، اعتصاب کردند و از مصدق خواستند که این حکم را لغو کند؛ ولی وی پاسخ داد که در امور عزل و نصب اشخاص مداخله نمیکنم. خلاصه اینکه مرا مامور کردند تا این حکم را از مصدق بگیرم و درباره آن کشمکش و اختلاف روی داد. ۵.۳ - جلوگیری از استعفای مصدقبار سوم، کشمکش با مصدق بر سر این بود که از نطقش در جلسه علنی و نیز از استعفایش جلوگیری کنم؛ اما کار به مجادله کشید و برای جلوگیری از این کار، ناگزیر و ناخواسته با او گلاویز شدم. [۳۲]
مکی، حسین، خاطرات سیاسی، ص۴۵۶ - ۴۵۷.
۵.۴ - اعتراض به انتصابات دکتر مصدقدفعه چهارم، بعد از وقایع سیام تیر ۱۳۳۱بود که مصدق مجدداً روی کار آمد. ارتش، ژاندارمری و پلیس مرعوب شده بودند و دیگر لباس نظامی بر تن نمیکردند. دکتر از من خواست که طی نطقی از مردم بخواهم که متعرض قوای انتظامی نشوند و من هم، پس از خاتمه نطقم به عنوان اعتراض با انتصابات دکتر مصدق به سبب ابقای عدهای از عاملان ۳۰ تیر در پستهای حساس، دیگر با او ملاقات و همکاری نکردم. پس از آن، با دعوت بانک بینالملل به آمریکا رفتم. [۳۳]
مکی، حسین، خاطرات سیاسی، ص۴۵۷.
۵.۵ - اختلاف بر سر انتصاب رضا فلاحبار پنجم، پس از مراجعت از آمریکا در جلسه شورای عالی نفت بود که با حضور مصدق تشکیل شد. بحث مفصلی میان من و دکتر مصدق درباره پیشنهاد دکتر "رضا فلاح" در هیئت مدیره شرکت نفت ملی در گرفت. هرچه خواستم به او بقبولانم که با فرمانده سپاه انگلیس نمیتوان به جنگ انگلیس رفت، متقاعد نشد و حرف خودش را میزد و میگفت او توبه کرده است؛ از این رو با دکتر بر سر انتصاب "رضا فلاح" به طور کامل قطع رابطه کردم؛ ولی در وقایع نهم اسفند ۱۳۳۱ سعی کردم با وی آشتی کنم. از آنجا که وقایع و تحریکات خارجی درصدد نابودی کامل نهضت ملی بود، پیشقدم شدم تا مانع نابودی نهضت ملی شوم؛ ولی موفق نشدم و سرانجام، کودتای ۲۸ مرداد پیش آمد. [۳۴]
مکی، حسین، خاطرات سیاسی، ص۴۵۷- ۴۶۰.
۶ - اختلافات با زاهدیاو مینویسد: «پس از وقایع ۱۹ اسفند بنابر پیشنهاد من در جلسه کمیسیونی مرکب از: دکتر معظمی و قائممقام، رفیعالملک و من برای التیام بین دولت و دربار انتخاب شدیم و به ما ماموریت داده شد که راجع به آزادی زندانیان سیاسی به ویژه جمال امامی و سرلشکر زاهدی و عدهای دیگر به موجب ماده ۵ حکومت نظامی مذاکره نماییم و استخلاص آنها را بخواهیم و دکتر مصدق حکم آزادی آنها را صادر کند؛ ولی دکتر مصدق مجدداً او را توقیف کرد، و بعد از این ماجرا زاهدی چون با رئیس کارآگاهی محرمانه ارتباط داشت، با آمریکاییها ارتباط برقرار کرد و کودتا ۲۸ را طرحریزی کرد. ارتباط حسین مکی با زاهدی پس از خروج وی از تحصن به کلی قطع شد و دیگر او را ملاقات نکرد تا اینکه جدا از کودتا به طور مفصل در مورد مسائل مختلف کشور و انتصابات او اعتراض کردم و از این بحثها متوجه شدم که طرز فکر و اصول او، موافق با من نیست و اعمال خلاف قانون و حکم انتصابات او مورد اعتراض من واقع شد. از این زمان دیگر ملاقاتی بین من و زاهدی صورت نگرفت و به نامهنگاری اکتفا کردم. نخست، نامهای سرگشاده نوشتم و عقیدهام را در مورد کابینه زاهدی اظهار داشتم و سپس راجع به تجربه رابطه با انگلیس کتباً اعتراض کردم و سپس نوشتم ورود این نماینده سیاسی انگلیس (زاهدی) را به ایران به منزله ورود اولین دسته قشون انگلیسی برای اشغال خاک ایران تلقی میکنم. بعد از آن، قضایای اعتصاب دانشگاه پیش آمد که طی آن چند نفر دانشجو کشته شدند و نسبت به این مسئله، اعلام جرم را به دولت زاهدی تسلیم کردم و رونوشت آن را برای دادستان فرستادم. زاهدی هم پس از اعلام جرم بین من و او مرتباً مرا نصیحت میکرد. مجلس، دوره هفدهم را منحل کرد تا به هر نحوی که شده جلوی مخالفت مرا بگیرد؛ ولی هیچگاه موفق نشد.» [۳۵]
مکی مکی، حسین، خاطرات سیاسی، ص۲۲۱- ۲۲۶.
۷ - سرانجام کارمکی پس از کودتای ۲۸ مرداد برای همیشه از سیاست کناره گرفت و درخواست مقامهای مختلف را برای حضور سیاسی اجابت نکرد و مسیر زندگی خود را به سوی تاریخنگاری معاصر تغییر داد. [۳۶]
مکی، حسین، خاطرات سیاسی، ص۶۰۷.
او پس از ۷۸ سال زندگی در بامداد جمعه ۱۹/۹/۷۸ به سبب سرطان ریه در بیمارستان آزاد تهران، چشم از جهان فرو بست و در مقبره هنرمندان دفن شد.آثار او شامل کتابهای میرزا تقیخان امیرکبیر، زندگانی سلطان احمدشاه قاجار و تاریخ بیست ساله در سه جلد، از کودتای ۱۲۹۹ تا انقراض قاجاریه و کتاب سیاه است. او پس از انقلاب اسلامی، تاریخ ۲۰ ساله ایران را ادامه داد و پنج مجلد دیگر منتشر کرد که تاریخ بیست ساله، مجموعاً در هشت جلد منتشر شده است. [۳۷]
عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ص۱۵۳۰
۸ - پانویس
۹ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «حسین مکی»، تاریخ بازیابی ۹۵/۶/۸. |